انواع انتقال یادگیری

در پست قبلی به تعریف، مفهوم و اهمیت انتقال یادگیری پرداختیم. در این نوشته، انواع انتقال یادگیری را مورد بررسی قرار می دهیم.

طبقه بندی و انواع انتقال یادگیری

یکی از مشخصه‌های انتقال یادگیری این است که می‌توان آن را بر اساس یک دیدگاه دو وجهی/بخشی تبیین کرد. این مفاهیم دوبخشی را پژوهشگران مختلف بکار برده‌اند و در برخی موارد بین آنها همپوشانی مفهومی نیز وجود دارد. بر این اساس، انتقال یادگیری به صورت‌های زیر می‌تواند اتفاق بیفتد:

انتقال مثبت در برابر انتقال منفی (Positive Transfer Versus Negative Transfer)

وقتی یادگیری در یک موقعیت، یادگیری یا عملکرد در موقعیت دیگر را آسان می‌کند، انتقال مثبت صورت گرفته است. در مقابل، وقتی چیزی که در یک موقعیت یادگرفته شده از توانایی فرد در یادگیری یا عمل کردن در موقعیت بعدی جلوگیری می‌کند، انتقال منفی صورت گرفته است. پس، انتقال گاهی چیز خوبی است و گاهی نیست(1). البته نوع دیگری از انتقال به نام انتقال صفر (Zero Transfer) نیز وجود دارد که بدین معنی است که یک نوع یادگیری هیچ تأثیر قابل توجهی بر یادگیری بعدی ندارد(2).

انتقال نزدیک در برابر انتقال دور (Near Transfer Versus Far Transfer)

زمانی که موقعیت یادگیری و موقعیتی که قرار است انتقال یادگیری در آن صورت پذیرد شبیه باشند، انتقال نزدیک صورت می‌پذیرد. در انتقال دور یادگیری‌های صورت پذیرفته در یک موقعیت یادگیری عملکرد در موقعیتی تازه را که شباهت چندانی با موقعیت قبلی ندارد آسان می‌سازد(3). به عبارت دیگر انتقال نزدیک وقتی رخ می‌دهد که موقعیت‌ها همپوشانی زیادی دارند یعنی بين عناصر محرک در طول آموزش و عناصری که در موقعیت انتقال وجود دارند، تشابه وجود دارد. برعکس، انتقال دور شامل انتقال از زمینه‌ای بسیار متفاوت از موقعیتی است که در آن یادگیری اصلی انجام گرفته است(4).

انتقال خاص در برابر انتقال عام یا کلی (Specific Transfer Versus General Transfer)

منظور از انتقال کلی این است که بعضی یادگیری‌ها توانایی‌های کلی فرد را برای یادگیری و عملکرد در آینده افزایش می‌دهند. در مقابل، معنی انتقال جزئی این است که بعضی یادگیری‌ها توانایی فرد را برای یادگیری و عملکرد در شرایط آتی که مشابه شرایط قبلی است بالا می‌برند. بر این اساس انتقال نزدیک و دور، مواردی از انتقال خاص هستند. بصورت کلی انتقال نزدیک رایج‌تر از انتقال دور است  و انتقال خاص از انتقال کلی رایج‌تر است(1, 3).

انتقال سطح پایین در برابر انتقال سطح بالا (Low-road Transfer Versus High-road Transfer)

سالومون و پرکینز (۱۹۸۹) انتقال سطح پایین را از انتقال سطح بالا تفکیک کردند. انتقال سطح پایین به انتقال مهارت‌های خوب برقرار شده به شیوه‌ای خودجوش و شاید خودکار اطلاق می‌شود. برعکس، انتقال سطح بالا انتزاعی و ذهنی است و شامل فرمول‌بندی آشکار هشیار انتزاع کردن در یک موقعیت است که امکان پیوند به دیگری را فراهم می‌کند. انتقال سطح پایین اساساً شامل دانش بیانی است و انتقال سطح بالا فرآورده‌ها و دانش شرطی را به میزان بیشتری به کار می‌برد. برخی از محققان، انتقال سطح بالا را به دو نوع مرتبط با آینده و مرتبط با گذشته هم طبقه‌بندی می‌کنند. در انتقال مرتبط به آینده، فراگیر باید بتواند دریابد که چگونه از آموخته‌ها در موقعیت‌های تازه کمک بگیرد. اما در این زمینه، لازم است آنان چیزهایی را هم درباره موقعیت‌هایی بدانند که فرایند انتقال در روی آنها صورت خواهد گرفت. انتقال مرتبط با گذشته، زمانی اتفاق می افتد که فراگیران به آموخته‌های گذشته خود مراجعه می‌کنند تا از میان آنها اطلاعاتی را به منظور کمک به حل مسائل در موقعیت‌های تازه مورد استفاده قرار بدهند(4).

انتقال عمودی در برابر انتقال جانبی (Vertical Transfer Versus Lateral Transfer)

در برخی از زمینه‌های موضوعی، مباحث به صورت سلسله مراتبی بر یکدیگر استوارند، طوری که یادگیرنده باید بر یک مبحث کاملاً تسلط داشته باشد تا بتواند به مبحث بعدی پیشروی کند. انتقال عمودی به این گونه موقعیت‌ها اشاره دارد: یادگیرنده دانش یا مهارت‌های تازه را با تکیه کردن بر اطلاعات و روش‌های اساسی‌تر کسب می‌کند. در موارد دیگر، دانش یک موضوع می‌تواند بر یادگیری موضوع دوم تأثیر بگذارد، با اینکه موضوع اول پیش نیاز موضوع دوم نیست. دانش زبان فرانسه برای یادگیری زبان اسپانیایی ضروری نیست، اما دانستن زبان فرانسه می‌تواند به زبان اسپانیایی کمک کند، زیرا خیلی از کلمات در این دو زبان مشابه هستند. وقتی دانش موضوع اول مفید است، اما برای یادگیری دانش دوم ضروری نیست، انتقال جانبی روی می‌دهد(1).

انتقال حقیقی در برابر انتقال مجازی (Literal Transfer Versus Figural Transfer)

انتقال حقیقی شامل انتقال یک مهارت بدون عیب یا دانش بی کم و کاست به یک تکلیف جدید است. انتقال مجازی به کاربرد بعضی جنبه‌های دانش عمومی ما به فکر کردن یا یادگیری درباره یک مسأله خاص، اطلاق می‌شود. انتقال مجازی اغلب شامل به کار بردن قیاس‌ها، استعاره‌ها یا موقعیت‌های قابل مقایسه است. انتقال مجازی مستلزم انجام یک قیاس بین موقعیت‌هاست و وقتی رخ می‌دهد که فراگیران با یادگیری تازه‌ای رو به رو می‌شوند و همان راهبردهایی را به کار می‌برند که برای تسلط بر یادگیری مربوط به کار می‌بردند. انتقال مجازی مستلزم انجام یک قیاس بین موقعیت‌های قدیم و جدید و انتقال آن دانش عمومی به موقعیت جدید است(3, 4).

اگرچه مقداری همپوشانی وجود دارد، شکل‌های مختلف انتقال شامل انواع دانش است. انتقال نزدیک و انتقال حقیقی اساسأ شامل دانش بیانی و تسلط بر مهارت‌های پایه است. انتقال دور و انتقال مجازی شامل دانش بیانی و دانش رویه‌ای (پروسیجرال) است، و همین طور دانش شرطی مربوط به انواع موقعیت‌هایی که در آنها دانش ممکن است مفید نشان داده شده باشد(4).

منابع

1. Ormrod JE. Human learning. 7 ed. Upper Saddle River, N.J.: Merrill; 2016.
2. Schunk DH. Learning Theories: An Educational Perspective. Upper Saddle River NJ: Pearson Education; 2012.
3. Seif A-A. Modern Educational Psychology: Psychology of Learning and Instruction. 7 ed. Tehran: Dowran; 2012.
4. Schunk DH. Learning theories : an educational perspective. Boston, Mass.; London: Pearson; 2012.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×